سلام اسرائیل به پایان
تاریخ انتشار: ۳ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۳۵۸۳۵۰
«داستان فلسطین موضوع ریشهداری است و حوادثی که امروز اتفاق میافتد، نتیجه ظلمها و جنایات گستردهای است که رژیم صهیونیستی در حق مردم فلسطین روا داشته است؛ در حقیقت زندان بزرگی درست کرده که فلسطینیها در آن در شرایط بسیار سختی زندگی میکنند.»
به گزارش ایسنا، این بخشی از اظهارات رامین مهمانپرست، سخنگوی سابق وزارت خارجه ایران، در گفتوگو با روزنامه همشهری درباره تحولات امروز غزه و عملیات بیسابقه فلسطینیها موسوم به طوفانالاقصی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مهمانپرست با اشاره به اینکه طرح کلی رژیم صهیونیستی این است که غزه را کاملا از فلسطینیها تخلیه کرده و این منطقه را به سرزمینهای اشغالی اضافه کند، میگوید که این طرح عملی نخواهد شد و صهیونیستها در نهایت بهدلیل تبعات سنگین این جنگ مجبور خواهند شد به آتشبس دائمی تن دهند. این مصاحبه را در ادامه میخوانید.
عمـلیات طوفان الاقصی چطور شکل گرفت و نتیجه آن را چطور ارزیابی میکنید؟
خـب، عـمــلـیــات طوفانالاقصی نتیجه فشارها و ظلمها بود و عکسالعمل جدی در بین نیروهای مقاومت حماس داشت. رزمندگان حماس با این عملیات، صحنه را تغییر دادند. درباره کارایی سیستم گنبد آهنین هم دیدیم وقتی تعداد زیادی موشک نیروهای مقاومت به سمت شهرهای سرزمین اشغالی شلیک شد نتوانستند همه موشکها را رهگیری و منهدم کنند و به همین دلیل شهرهای مختلفی آسیب دیدند و آژیرهای خطر دائما به صدا در میآمد.
وضعیت سیاسی و شرایط داخلی در سرزمینهای اشغالی را چطور ارزیابی میکنید؟
پس از عملیات طوفانالاقصی، برنامههایی که احتمالا بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی برای منطقه داشت کاملا به هم ریخت و نخستوزیر اسرائیل در شرایط بسیار سختی قرار گرفت البته نتانیاهو بیشتر از اینکه بهدنبال اهداف جمعی باشد، بهنظر میرسد بهدنبال منافع شخصی خود و ماندن در قدرت به هر قیمت ممکن است. وضعیت رژیم صهیونیستی بهگونهای نیست که بتواند عملیاتهای غیرمنظم و جنگهای چریکی را در طولانیمدت ادامه دهد. نقطه شکست رژیم صهیونیستی همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند ضربات غیرقابل ترمیمی است که به این رژیم وارد شد و آن سه ادعای بزرگ را در هم شکست. همچنان که دیدید صهیونیستها مجبور شدند آتشبس اولیه را بپذیرند که باز هم در واقع تعبیری که مقام معظم رهبری در اینباره بهکار بردند این بود که تلآویو عملا ضربه فنی شد؛ به این معنی که تسلیم شدند و به نقطه آخر رسیدند.
تفاوت عملیات طوفانالاقصی با جنگهای گذشته در چیست؟
همیشه سیاست رژیم صهیونیستی این بود که عملیات نظامیاش خارج از مرزهای خود، کوتاهمدت و با ضربات تعیینکننده باشند تا بتواند آنها را مدیریت کند، اما اکنون میبینیم که داستان کاملا برعکس شده است. رژیم صهیونیستی، درگیر جنگ شده و در داخل شهرکها و سرزمین اشغالی امنیت برقرار نیست؛ حدود ۵۰۰ شهرکنشین به کشورهای خودشان بازگشتهاند، سیستم اقتصادی فلج شده و تلآویو مجبور شده هزینههای زیادی را بابت درگیری با یک گروه بهاصطلاح چریکی یا گروهی که یک ارتش کلاسیک نیست و تازه یک بخشی از نیروهای مقاومت است، پرداخت کند.
آیا احتمال تحقق سیاست کوچ اجباری فلسطینیها وجود دارد؟
مهمترین کشورهایی که باید در عملیات کوچاندن اجباری فلسطینیها نقشآفرینی میکردند مصر و اردن بودند که هر دو مخالفت کردند. ضمن اینکه مردم فلسطین نیز در عمل نشان دادند حاضر به ترک سرزمین خود نیستند. اگر فلسطینیهای ساکن در غزه میخواستند کوچ اجباری را بپذیرند وقتی میدیدند که صهیونیستها خانههای آنان را روی سرشان خراب میکنند، بیمارستانها را میزنند، مدارس را هدف قرار میدهند و زنان و کودکان غیرنظامی را به شهادت میرسانند باید سرزمین خود را ترک میکردند، اما ما شاهد بودیم که نهتنها این اتفاق نیفتاد که وقتی آتشبس موقت اعلام شد مردم جشن گرفتند و کسانی که بهدلیل موج گسترده حملات مجبور به ترک خانههای خود شده بودند، بازگشتند؛ این یعنی سیاست رژیم صهیونیستی به نتیجه نرسید و نخواهد رسید و تلآویو مجبور میشود در نهایت تحت فشار شدید افکار عمومی دنیا آتشبس دائم را بپذیرد.
بهنظر شما تحولات امروز غزه چه تأثیری بر تحولات آتی تلآویو خواهد داشت؟
فکر میکنم که شاهد تغییرات بزرگی در داخل رژیم صهیونیستی باشیم. نتانیاهو، سرنوشت خودش را به جنگ گره زده است و میداند که موقعیت سیاسیاش را بهاحتمال زیاد از دست خواهد داد. ضمن اینکه، با عملیات طوفانالاقصی تمام تلاشهایی که تا به امروز انجام شده بود تا از اسرائیل بهعنوان یک چهره صلحطلب نام برده شود، از بین رفته است. تلاش بسیاری شده بود تا بگویند که تلآویو میخواهد وارد عادیسازی روابط با کشورهای عربی شود. تلاش شده بود تا بگویند که فلسطینیها گروههای تروریستی هستند، اما با عملیات طوفانالاقصی این صحنه عوض شد؛ الان مردم فلسطین بهعنوان مظلومانی که برای سرزمینشان شهدای زیادی دادهاند شناخته میشوند و در مقابل رژیم صهیونیستی به عنوان یک جنایتکار جنگی شناخته شده است. ادامه حملات تلآویو به غزه وضعیت را برای این رژیم نامشروع بدتر خواهد کرد. در واقع شاید بتوانیم اینطور بگوییم که نقطه پایان رژیم صهیونیستی آغاز شده است.
اقدامات یمن در حمایت از مردم فلسطین را چطور ارزیابی میکنید؟
جبهه مقاومت که در کشورهای مختلف مستقر هستند هنوز بهطور کامل وارد عملیات نشدهاند. اقدامات یمن از جمله جلوگیری از رفتوآمد کشتیهای اسرائیلی یا کشتیهایی که به مقصد سرزمینهای اشغالی حرکت میکنند در واقع گوشهای از تواناییهای جبهه مقاومت است.
به اعتقاد من، آمریکاییها بهدنبال گسترش جنگ نیستند، چون منافع خود را در این نمیبینند که بخواهند درگیر یک جنگ بزرگ منطقهای شوند. برخلاف اسرائیلیها که تلاش دارند به نوعی این درگیری را به نقطهای بکشانند که پای آمریکا را به آن باز کنند و واشنگتن را مجبور کنند که تمامقد وارد این صحنه شود. من فکر میکنم همین مقدار که جبهه مقاومت بخشی از تواناییهایش را به رخ کشیده و نشان داده است که اگر رژیم صهیونیستی به جنایات خود در غزه ادامه دهد باید هزینههای بسیار سنگینی پرداخت کند، تأثیر زیادی داشته و تعیینکننده خواهد بود.
آیا احتمال گستردهتر شدن درگیریها در منطقه و ورود آمریکا به این جنگ وجود دارد؟
اگر آمریکاییها به هر دلیلی فریب رژیم صهیونیستی را بخورند و وارد درگیری بزرگتر در منطقه شوند مسلما منافع زیادی را از دست میدهند و جایگاه خود را در این منطقه برای سالهای طولانی از دست خواهند داد. من بعید میدانم که چنین اتفاقی بیفتد و رژیم صهیونیستی نقشهها را نمیتواند به نتیجه برساند.
آمریکاییها اکنون در موقعیتی هستند که انــتــخــابـات ریاستجمهوری نزدیک است. آنها سعی میکنند تا حدی از اسرائیلیها دفاع کنند که خودشان بهطور مستقیم درگیر عملیات نظامی نشوند. آنها به هیچ وجه وارد شدن به یک عملیات نظامی را به مصلحت خودشان نمیدانند.
شاید برخی انتظار داشتند که حزبالله لبنان یا ایران بهطور تمامقد وارد این درگیری شوند. چرا این اتفاق نیفتاد؟
نوع عملیات و جنایت اسرائیلیها در غزه با این هدف صورت گرفت که درگیری گسترده منطقهای ایجاد و پای ایران را به این درگیری باز و از طرف دیگر کشورهای غربی را وارد این درگیری کنند. به نظر من، یک سیاست بسیار هوشمندانهای در پیش گرفته شد. سیاست جمهوری اسلامی ایران و کشورهای دیگری چون لبنان در قبال فلسطین این بوده که مردمی که مورد ظلم واقع میشوند خودشان بتوانند این توانمندی را پیدا کنند که در مقابل ظلم مقاومت کنند. برهمین اساس در غزه ما میبینیم که فلسطینیها از سرزمین خودشان دفاع میکنند.
از ابتدای دور جدید درگیریها در غزه، شاهد استانداردهای دوگانه غرب در ارتباط با مسئله فلسطین بودهایم. نظر شما در اینباره چیست؟
درگیری در فلسطین به این مسئله بازمیگردد که گروهی از مردم (فلسطینیها) خودشان را متعلق به این سرزمین میدانند و معتقدند کسانی که از کشورهای دیگر مهاجرت کردهاند این سرزمین را اشغال کردهاند. خب، بهترین راهحل این است که طی یک انتخابات آزاد، کسانی که متعلق به این سرزمین هستند ـ جدای از اینکه این مردم فلسطینی مسلمان باشند، مسیحی باشند یا یهودی ـ در یک روند دمکراتیک انتخاباتی شرکت کنند و هر جریانی که پیروز انتخابات شد، دولت بعدی را تشکیل دهد. حال این دولت میتواند مسلمان باشد، مسیحی باشد یا حتی دولت یهودی. اینکه مردمی که متعلق به سرزمین فلسطین هستند طی یک انتخابات دولت خودشان را تعیین کنند بهترین شیوه برای حل مشکل فلسطین است، اما چرا الان با اجرای این راهکار مقابله میکنند وچرا اجازه نمیدهند، به منافع صهیونیستها باز میگردد.
نقش نهادهای بینالمللی را در تحولات امروز غزه چطور ارزیابی میکنید؟
نهادهای بینالمللی پس از جنگ جهانی دوم به این دلیل شکل گرفت که جلوی جنگهای بعدی را بگیرد و اجازه ندهد که خون انسانهای بیگناه پایمال شود، ولی در عمل شاهد بودیم که همان قدرتها ادامهدهنده این رفتار ظالمانه در بین کشورهای مستقل شدند و هر کجا که منافعشان ایجاب میکرد دست به جنایت بزنند. به این ترتیب، واژههای سیاسی که تعریف کرده بودند فقط بهعنوان یک ابزار برای رسیدن به اهداف خودشان مورد استفاده قرار گرفت. امروز در جنگ غزه ببینید که بحث حقوق بشر کجاست؟ بحث دمکراسی کجا رفته است؟ جنگ غزه نشان داد که نهادهای بینالمللی واقعا کارایی خود را ـ برمبنای تعریف اولیه ـ از دست دادهاند. شما شاهدید امروز کشورهای جهان میخواهند جنایات رژیم اسرائیل را محکوم کرده و جنگ را متوقف کنند، اما آمریکاییها از حق وتوی خود استفاده کرده و این درخواست را رد میکنند.
پیشبینی شما درباره آینده جنگ غزه چیست؟
پیشبینی من این است که عملیات نظامی صهیونیستها در غزه نمیتواند بهطور فرسایشی ادامه پیدا کند. فلسطینیها چیزی برای از دست دادن ندارند و از حق خودشان دفاع میکنند. آنها برای حاکمیت سرزمینهایی که اشغال شده مبارزه میکنند، برای آزادی کسانی که به اسارت گرفته شدند. امروز عملیاتهایی که در یمن علیه صهیونیستها انجام میشود بسیار کارآمد است و میتواند ضربات جدیتری به اسرائیلیها وارد کند. اگر دامنه درگیریها گستردهتر شود، طرفی که بازنده این نبرد غیربرابر است، حتما رژیم صهیونیستی و حامیان آمریکایی، فرانسوی و انگلیسی تلآویو خواهند بود.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: رامين مهمان پرست عملیات طوفان الاقصی فلسطين حزب الله لبنان ايران رژیم صهیونیستی جبهه مقاومت حماس جنگ غزه فلسطين حماس آمريكا چطور ارزیابی می کنید عملیات طوفان الاقصی رژیم صهیونیستی مردم فلسطین آمریکایی ها صهیونیست ها اسرائیلی ها فلسطینی ها تل آویو آتش بس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۵۸۳۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اسرائیل جرأت نکرد تصاویر آثار حمله ایران را به دنیا نشان دهد
بدون شک میتوان عملیاتهای طوفان الاقصی و وعده صادق را که به ترتیب توسط حماس و ایران انجام شدند، نقطه عطفی در تحولات منطقه و تغییر نظم بینالملل به حساب آورد. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، بدون شک میتوان عملیاتهای طوفان الاقصی و وعده صادق را که به ترتیب توسط حماس و ایران انجام شدند، نقطه عطفی در تحولات منطقه و تغییر نظم بینالملل به حساب آورد. این رویدادها از یک سو ثابت کردند که بازدارندگی اسرائیل با اتکا به تمامی همپیمانانش تا چه اندازه پوشالی است و از سوی دیگر، باعث شدند تا مبارزه برای آزادی فلسطین از چنگال رژیم غاصب صهیونیستی، در ملتهای جهان به عنوان یک آرمان واقعیت آفرین مورد توجه قرار گیرد. پس از عملیات وعده صادق که توسط جمهوری اسلامی و به عنوان دفاع مشروع در پاسخ به تجاوز رژیم صهیونیستی به کنسولگری ایران در سوریه انجام شد، قدرت و اقتدار گفتمان انقلاب اسلامی برای جهان و بویژه برای سردمداران استکبار به وضوح مشخص شد. با این وجود، اسرائیل و هژمونی رسانهای حاکم بر فضای بینالملل، تلاش کردند ابعاد مختلف عملیات را سانسور کرده و آن را اقدامی کوچک جلوه دهند؛ تلاشی که البته ناکام ماند. روزنامه ایران دیلی (روزنامه انگلیسی زبان مؤسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران) برای آگاهی مخاطبان ایرانی و بینالمللی از ابعاد عملیات ایران علیه اسرائیل، مصاحبهای اختصاصی با سردار سرلشکر غلامعلی رشید انجام داده است. او که یکی از فرماندهان اصلی عملیات «وعده صادق» محسوب میشود، در دوران دفاع مقدس از فرماندهان ارشد سپاه بوده و مسئولیتهایی همچون جانشینی فرمانده نیروی زمینی سپاه و معاونت عملیات سپاه را برعهده داشته است. سرلشکر رشید پس از جنگ، معاون اطلاعات و عملیات ستاد کل نیروهای مسلح و سپس جانشین آن ستاد شد و در حال حاضر، فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء(ص) است. در ذیل، مشروح گفتوگو با او را میخوانید.
عملیات 7 اکتبر حماس را چگونه ارزیابی میکنید و فکر میکنید مهمترین دستاورد این عملیات چه بود؟
مهمترین دستاورد این عملیات این است که پوشالی بودن اسرائیل نمایان شد. پایههای ارتش اسرائیل به عنوان نیرویی که به این شکل پرمدعا و این ارتش دروغگو که طی این هفتاد سال ادعا میکرد من بیحریفم؛ من کسی بودم که ارتش مصر را شکست دادم ارتش اردن را شکست دادم، ارتش سوریه را شکست دادم، فروریخت؛ رژیمی جعلیای که در این سالهای اخیر هم مأموریت دارد که علیه ما رجز خوانی کند. این نکته بسیار مهمی است. شهید حاج قاسم سلیمانی میگفت هر دولتی در عالم یک ارتش دارد اما در اسرائیل برعکس است؛ یک ارتش وجود دارد که آن ارتش یک دولت جعلی ساخته است، یعنی ما فقط با یک نیروی نظامی مواجهیم و نه چیزی بیشتر. اینها آمدند و چیزی را در اینجا کاشتند که به خیال خودشان از آن یک کشور به وجود بیاید؛ اسرائیل مفهومی شبیه ایمپلنت در دندانپزشکی است که انگلیسیها و کشورهای غربی آن را کاشتهاند و حیات اسرائیل هم به غرب وابسته است. یعنی اگر روزی غرب نباشد، اسرائیل یک شبه فرو میپاشد و برعکس هم هست؛ یعنی اگر اسرائیل فروبپاشد، غرب هم فرومی پاشد. اسرائیل در ایران سفارت ندارد، اما تمام سفارتخانههای غربی به او کمک میکنند. از اطلاعات و هر کمکی اعم از سیاسی، نظامی، رسانهای و... نیاز داشته باشند، در اختیارشان قرار داده میشود.
جمهوری اسلامی ایران بارها به وضوح بیان کرده است که اسرائیل غاصب و اشغالگر باید از بین برود؛ این آرمان در عرصه واقعیت تا چه اندازه دست یافتنی است؟
این نکته را اینجانب عرض کنم که متأسفانه برخی از اساتید دانشگاه و روشنفکران مغالطه کردهاند که جمهوری اسلامی ایران، گفته ما میخواهیم اسرائیل غاصب را نابود کنیم؛ در حالی که رهبری و مقامات جمهوری اسلامی همیشه گفتهاند که جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نظام سیاسی به کمک همه دولتها و ملتهای مسلمان باید اسرائیل غاصب و متجاوز را که قبله اول مسلمین و سرزمین ملت مسلمان فلسطین را اشغال کرده، شکست دهد و نابود کند. چیزی که برای فرماندهان ارتش اسرائیل آزار دهنده است و مایه کابوسشان است، همین شکننده بودنشان است؛ و کابوس آزاردهنده برای فرماندهان اسرائیل این است که اینها میگویند فقط 1100 نفر به ما حمله کردند و ما را به این شکل به هم ریختند؛ حماس 30 هزار رزمنده دارد؛ اگر 10 هزارنفر از این رزمندگان بار دیگر غافلگیرانه به ما حمله کردند، به همراه 10 هزار نفر از رزمندگان حزبالله لبنان و 2 یا 3 هزار نفر از این جوانان کرانه غربی، کار اسرائیل تمام میشود. تازه این رقم بخش کوچکی از قوای آنهاست.
اسرائیل سرزمین بسیار کوچکی دارد؛ یک بار در خردادماه سال گذشته در یکی از جلسات مستمری که با فرماندهان ارشد نیروهای مسلح سپاه و ارتش داشتیم با اشاره به عملیات بیت المقدس مقایسهای بین شیوه اقدام ما در این عملیات و وضعیت اسرائیل انجام دادم؛ وسعت عملیات بیت المقدس ما در جنگ در برابر عراق 6000 کیلومتر مربع بوده است. یعنی ما وسعت جغرافیایی فلسطین اشغالی را در این عملیات آزاد کردیم؛ ما نقشه این منطقه را روی نقشه جغرافیایی فلسطین اشغالی گذاشتیم؛ از مرزهای جنوب لبنان یعنی نیمه شمالی خاک فلسطین اشغالی را پوشاند تا اطراف کرانه غربی و تا اشدود را پوشاند؛ یعنی تا جنوب تل آویو. یعنی ما دیدیم که مراکز حکومتی، مراکز نظامی، مراکز جمعیتی و مراکز اقتصادی همگی در این منطقه قرار میگیرند؛ مابقی مناطق جنوب اسرائیل عمدتاً بیابانی است؛ مناطقی مثل صحرای نقب و اطراف غزه تا بندر عقبه همگی بیابان هستند و جمعیت قابل توجهی در آنجا وجود ندارد. عمده جمعیت یهودی و اعراب قدیم 1948 در این منطقه هستند؛ همه شهرهای اسرائیل، همه مراکز حکومتی، وزارت دفاع، ستاد ارتش، مراکز صنعتی و... آن حرفی که فرمانده ارتش ما برادر عزیزم امیر سرلشکر موسوی زد، حرف محاسبه شدهای بود؛ خبرنگاری قبلاً از امیر موسوی پرسیده بود که اگر جنگی بین ایران و اسرائیل اتفاق بیفتد، ارتش، سپاه و نیروهای مسلح ایران چگونه میتوانند اسرائیل را شکست دهند؟ او در پاسخ گفته بود که اگر شرایطی و امکانی به وجود بیاید که ارتش و سپاه در کنار هم در مقابل ارتش اسرائیل قرار بگیریم، فقط با یک عملیات و نه بیشتر در همان مقیاس عملیاتهایی مثل فتح المبین و بیت المقدس کار اسرائیل را تمام میکنیم؛ یعنی اگر از جنوب لبنان، از جولان و از همین کرانه غربی و از خود غزه نیرویی در حد همین رزمندگان فتح المبین به اسرائیل حمله کنند، کار آنها تمام است و ارتش اسرائیل نابود میشود و واقعه 7 اکتبر هم نمونهای از این مسأله بود؛ اسرائیل نتوانست حتی در مقابل یک گروه چریکی و نه یک ارتش منظم به درستی عمل کند؛ آن هم حملهای که فقط حدود 16 تا 20 ساعت به طول انجامید پس این ارتش پر مدعا تصویری که از خودش میسازد دروغین است.
وضعیت کنونی اسرائیل را از حیث مؤلفههای جغرافیایی و جمعیتی چگونه میبینید؟ فکر میکنید بحرانهای مختلفی که رژیم اسرائیل با آنها روبهرو است تا چه اندازه این کشور را شکننده و ضعیف کرده است؟
ما نباید فکر کنیم که اسرائیل همان چیزی است که خودش و رسانههای غربی به تصویر میکشند. بعضی وقتها اسرائیل میآید در ایران کاری انجام میدهد و مثلاً دانشمند هستهای ما را ترور میکند یا اقدام انفجاری در یک نقطه محدود انجام میدهد و بعد این کار خودش را بسیار بزرگتر از چیزی که بوده نشان میدهد؛ کل امپراطوری رسانهای غرب هم از او پشتیبانی میکند؛ چون اسرائیل با کمکهای مستقیم امریکا و اروپا سرپاست، همه امکانات را به رایگان در اختیارش قرار میدهند؛ پول، تجهیزات، پیشرفتهترین سلاحها و هر نوع کمکی که بخواهد. در حال حاضر فرمانده سنتکام در تلآویو قرارگاه عملیاتی برپا کرده و از نزدیک در حال فرماندهی میدان جنگ است. سربازان فرانسوی، انگلیسی و امریکایی در کنار سربازان اسرائیلی میجنگند؛ یعنی اسرائیل چنین رژیم جعلی است.
کتابی هست به نام جغرافیای سیاسی خاورمیانه و شمال آفریقا که آلاسدایر درایسدل و جرالد هنری بلیک که دو جغرافیدان انگلیسی هستند، آن را در دهه 80 میلادی نوشتهاند و توسط خانم درّه میرحیدر ترجمه شده و خواندن آن را به شما پیشنهاد میکنم؛ در بخش دوم کتاب تحت عنوان «جداسازی و سیر تکامل نظام دولتها» وارد بحث اسرائیل شده و نوشته است: اسرائیل یک پارادوکس است و ثمره یک ایدئولوژی افراطی به نام صهیونیسم است؛ مسائل بسیار حادی دارد و هرگز قادر به واحدسازی این مردمی که از سراسر دنیا گرد آورده، نیست. در این کتاب آمده که جمعیت یهودیهای اسرائیل از سراسر دنیا از 102 کشور مختلف آورده شده و در اینجا جمع شدهاند و این جمعیت گردآوری شده، چند زبانه است و حداقل به 15 زبان تکلم میکنند (عبری - عربی - انگلیسی - لهستانی - روسی - آلمانی - ایرانی - اسپانیایی - آفریقایی و...). دلیل این شکستی که متوجه اسرائیل شد و قادر به ترمیم آن نخواهد بود، چیزی نیست جز اینکه این ارتش و این دولت جعلی اسرائیل و جامعهای که در آن سرزمین اشغالی جمع شدهاند، بیهویتاند و فاقد علت وجودی هستند که عامل مهم تشکیلدهنده یک دولت و ملت است ـ هویت ملی ندارند - پیوستگی فرهنگی ندارند و هیچکدام از عناصر و مؤلفههای مهم را که یک دولت و ملت باید داشته باشند، ندارند.
اینها هویتی ندارند؛ نه هویت فرهنگی دارند و نه هویت ملی و نه به هم پیوستهاند؛ یعنی انسجام و پیوندی میان آنها وجود ندارد. وضعیت این جمعیت با وضعیت مردم ایران اصلاً قابل قیاس نیست؛ مردم ایران پیوندهای مستحکم و قوی با یکدیگر دارند؛ عواملی مانند تجانس مذهبی، تجانس نژادی، تجانس زبانی و تجانس قومی که در ایران هست در کمتر جایی از دنیا وجود دارد. دشمنان و رسانههای معاند غرب سعی دارند القا کنند که تنوع قومیتی در ایران سبب شکاف میان جامعه ما شده است، در حالی که در واقعیت اینگونه نیست؛ درست است که در ایران تنوع فرهنگی و قومی وجود دارد، اما مردم ایران از این تفاوتها در راستای همدلی خود استفاده میکنند و اتفاقاً این تنوع و تفاوت، صمیمیتها را بیشتر کرده است. همه این قومیتها و گروههای متنوع در جامعه ایران هر زمان که ذرهای احساس خطر میکنند، یک دل و یک زبان کنار هم میمانند و برای دفاع از ایران با هم متحد میشوند. عوامل موقعیت راهبردی و فضا، وحدت سرزمینی، ریشه کهن تاریخی، تجانس زبان، مذهب و دین و نژاد و قومیت، ساختار فرهنگی، آرمان سیاسی و حکومت قدرتمند مرکزی از عوامل درونزا و تهدیدات خارجی (به تحریک استکبار جهانی) از عوامل برونزا هستند که در ایجاد و افزایش همبستگی و وحدت و پیوستگی میان ساکنان سرزمین ایران مؤثرند و اما در اسرائیل چنین چیزی وجود ندارد؛ هیچ کدام از این پیوندها وجود ندارد؛ اسرائیل هیچ کدام از مؤلفههایی را که علت وجودی یک کشور است و بر اساس آنها یک کشور تشکیل میشود، ندارد.
درباره عملیات وعده صادق توضیح دهید و ابعاد داخلی و بینالمللی آن را برای مخاطبان خارجی بیان کنید.
دو عملیات «طوفان الاقصی» که توسط حماس انجام شد و عملیات «وعده صادق» که اقدام نظامی مستقیم ایران علیه رژیم بود، بهوضوح نشان داد که اسرائیل بشدت آسیبپذیر است. دیگر هیچ چیز به قبل از طوفان الاقصى و اقدام مستقیم نظامی جمهوری اسلامی برنمیگردد. هر شکل از پاسخ رژیم برای رهایی از باتلاقی که در آن گرفتار شده، باعث فرورفتگی بیشتر خواهد شد. محورهای مقاومت دست برتر را دارند و افق ده سال آینده محور مقاومت دیدن دارد. تاریخ از نو بازخوانی خواهد شد.
ملتهای مظلوم منطقه بویژه ملت مظلوم و مسلمان فلسطین و لبنان در برابر اشغالگر صهیونیستی راه مقاومت را آموختهاند و به فضل پروردگار بر رژیم اشغالگر صهیونیستی به کمک همه دولتها و ملتهای مسلمان از جمله جمهوری اسلامی ایران غلبه خواهند کرد و او را شکست خواهند داد. مشخصههای امریکا و رژیم صهیونیستی را در منطقه همه ملتها میبینند؛ اشغال سرزمین ملتی مسلمان، آواره کردن ملت فلسطین، زورگویی، باجخواهی، جنایت و نسلکشی و کشتار طی 70 سال ادامه دارد و ملت مسلمان فلسطین حاضر به تسلیم شدن در برابر امریکا و رژیم صهیونیستی نیستند.
مهمترین برجستگی عملیات وعده صادق ظهور اراده و تصمیم رهبری ایران بود که همه دشمنان را غافلگیر کرد؛ اسرائیل که تصور میکرد یک دژ نظامی نفوذناپذیر است، مورد تهاجم و نفوذ موشکها و پهپادها قرار گرفت و نفس اراده و تصمیم ملت بزرگ ایران که در رهبری انقلاب متجلی شد، اهمیت استراتژیک دارد. اینکه چه میزان از شلیکهای ایران بر اهداف اصابت کرده، به مراتب اهمیت کمتری دارد. عملیات وعده صادق، عبور از بازدارندگی خودساخته و توهمی رژیم صهیونیستی بود که تصور میکرد با تکیه بر قدرتهای امریکا و ناتو، بازدارندگیاش تضمین شده است. وقتی که دیدند رهبری ایران تصمیم قاطع خود را برای تنبیه متجاوز اسرائیلی گرفته است، همه با هراس به کمک اسرائیل آمدند. امریکا با حمایت کامل و گلچینی از قدرتهای ناتو بویژه انگلیس و فرانسه و برخی کشورهای منطقه، لایههای دفاعی متعددی در برابر قدرت تهاجمی موشکی و پهپادی ایران ایجاد کردند و در جغرافیایی به وسعت حداقل یک میلیون کیلومتر مربع بر فراز فضاهای عراق، اردن، شمال عربستان، دریای سرخ، شرق مدیترانه، قبرس و فلسطین اشغالی آرایش دفاعی گرفتند و علیرغم این دیوارهای دفاعی در حمایت از رژیم صهیونیستی، موشکهای پر قدرت ایران از سپرهای دفاع موشکی عبور کرد و دو مرکز نظامی نواتیم و شلاخیم را درهم کوبید. رژیم صهیونیستی جرأت نکرد تصاویری از این دو پایگاه نظامی را به دنیا نشان بدهد؛ اگر امریکاییها، انگلیسیها و فرانسویها و سنتکام به کمک رژیم صهیونیستی نمیآمدند، قطعاً 80 درصد از پرتابههای ایران، پایگاههای نظامی رژیم صهیونیستی را درهم میکوبیدند.
با عملیات وعده صادق، آرایش استراتژیک یکبار دیگر به سود جمهوری اسلامی ایران تغییر کرد و این تغییر در شرایطی اتفاق افتاد که امریکا اعلام کرد «ما کنار اسرائیل با اراده آهنین ایستادهایم!» امریکا و رژیم صهیونیستی و سایر قدرتهای غربی که به کمک اسرائیل آمدند، در طول عملیات، 10 ساعت در هراس و اضطراب و دلهره بسر بردند و شاهد تحمیل اراده ملت ایران و شکست بازدارندگی اسرائیل بودند. قدرت ایران را همگان تحسین کردند که بدون غافلگیری و با اعلام قبلی، رژیم صهیونیستی را تنبیه کرد و در حقیقت، سیلیها و مشتهای محکمی به لات گستاخ و جنایتکار منطقه زد و او را سر جایش نشاند.
این عملیات تهاجمی را در پاسخ به جنایت رژیم صهیونیستی علیه فرماندهانش در کنسولگری و سفارت ایران در دمشق انجام داد که به درخواست دولت سوریه در آنجا مستقر شدهاند؛ عملیات تهاجمی وعده صادق را بخشی از نیروی هوا فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برعهده داشت که این بخش کوچک، تنها 20 درصد توان تهاجمی خود را به کار گرفت و در مقابل، امریکا و ناتو و سنتکام و رژیم صهیونیستی با 240 فروند هواپیمای جنگنده و سامانههای متعدد ضد موشکی مستقر بر ناوهای امریکا در مدیترانه و دریای سرخ و سامانههای ضد موشکی رژیم صهیونیستی با هراس به دفاع برخاستند و آن بخش کوچک نیروی هوا فضای سپاه با 80 درصد توان تهاجمی خود آماده بود تا بنا به دستور موجهای بعدی حمله را آغاز کند؛ اما فرماندهان ایران تشخیص دادند که تنبیه رژیم صهیونیستی در همین حد کفایت میکند و حمایت این گونه از رژیم صهیونیستی از سوی امریکا، انگلیس، فرانسه و دولتهای اروپایی، انسان را یاد جنگهای صلیبی میاندازد.
امریکا و دولتهای اروپایی شریک قطعی جنایات رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی هستند و هرگز این هزینههای راهبردی که امریکا و دولتهای اروپایی برای حمایت از رژیم صهیونیستی میپردازند، مورد قبول ملتهای غربی نیست. آیا انسانهایی حکیم و عاقل در جامعه غرب پیدا خواهد شد تا به کمک ملتهایشان، مانع سیاستهای دولتهای خود در حمایت از نسلکشی و ویرانگری اسرائیل غاصب علیه ملت مظلوم فلسطین بشوند؟
یعنی واقعیت اسرائیل با آنچه در رسانهها از خود به نمایش میگذارد، یکی نیست؟
خیر. تصویری که اسرائیل از خودش در رسانهها میسازد، هرگز با تصویر واقعی اسرائیل در داخل سرزمین فلسطین اشغالی انطباق ندارد. تصویر دروغین از خودش میسازد؛ اینکه من بیحریفم و حریف ندارم.
در عملیات 7 اکتبر تمام هیمنه دروغینش شکسته شد؛ توسط 1100 یا 1200 نفر از رزمندگان یک گروه چریکی که همه نظامیان میدانند این تعداد، استعداد رزمی و مانوری یک تیپ پیاده است. 1100 نفر به این ارتش پرمدعا حمله کردند؛ بعضی از رزمندگان حماس میگویند که اسرائیلیها خواب بودند، شراب خورده بودند؛ همه در تانکها و در قرارگاهها، خواب بودند؛ اصلاً باورمان نمیشد که ارتش اسرائیل با یک عملیات چند ساعته ما تا این اندازه فرو بپاشد. خود امریکاییها هم میگویند؛ بلینکن که وزیر خارجه امریکاست و به کشورهای عربی رفت و آمد میکند، به منطقه که آمده بود، به نخستوزیر عراق گفته بود که ارتش اسرائیل فروپاشیده بود و کارش تقریباً تمام بود؛ ما رفتیم و به آنها کمک کردیم و این ارتش را از زمین بلند کردیم و نگهاش داشتیم تا به طور کامل از بین نرود و سعی کردیم آنها را مجاب کنیم تا ایستادگی کنند و با تکیه به ما کارشان را ادامه دهند. بنابراین رژیم صهیونیستی از نظر اقتصادی و نظامی به کمک حمایتهای مستقیم امریکا و اروپا سر پا ایستاده است و به رایگان هر امکانی را که نیاز داشته باشد، در اختیارش قرار میدهند حتی سلاح کشـــــــــتار جمعی یعنی بمب اتم!
منبع: ایران
انتهای پیام/